محمد مهدیمحمد مهدی، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 13 روز سن داره

کوچولو

گره زدن جوراب ووروجک توسط دایی جون

1391/12/18 9:58
نویسنده : سمانه و بهنام
391 بازدید
اشتراک گذاری

اینجا منو مامان الهام داشتیم باهم حرف میزدیم که یهو دیدیم صدایی از محمدمهدی و دایی بهنام در نمیاد که وقتی نگاه کردیم دیدیم دایی جون جورابهای محمدمهدی رو به همدیگه گره زده اونم اصلا نمیتونست پاهاشو تکون بده که بعد من به طرف دایی و مامان الهام هم به طرف تو اومد که از دست دایی نجاتت بده و گره باز کنه البته کوچولو نگران نباش من از طرف تو دایی رو نیشگون گرفتم که دیگه ازینکارا باهات نکنه .این هم نتیجه ی یک لحظه تنها موندن تو با دایی جون !!!!!!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

درسا کوچولو و مامان
4 اسفند 91 10:50
ایول عجب دایی شیطونی داری تو فسقلی دست زندایی هم درد نکنه که خاطراتت را برات ثبت می کنه و انقدر دوست داره ایشالا خودشم که نی نی دار شد فراموشت نکنه


مامانی زهرا
4 اسفند 91 15:13
چه جالب امان از دست دایی دایی محترم این کارا عوض داره هاااااااااااااااا حتما مامانی محمدمهدی این کارا رو با نی نی شما خواهد کرد


دو ستاره درخشان
6 اسفند 91 19:26
سلاااام سمانه جان حال و احوال خوبه ؟ ممنون که سر زدید باور کنید خیلی گرفتارم بچه داری و هزار تا دردسر مخصوصا بچه داری همراه کمک به درسهای پریساجون انشالله خودت تجربه میکنی می بینی چه اوضاعیه مخصوصا شب زنده داری هاش سر میزنیم ولی فرصت نظر نوشتن ندارم


لاله
8 اسفند 91 17:19
سلام سمانه جون ممنون که به ما سر زدی این محمد مهدی معلومه که به داییش رفته شیطون شده
درسا کوچولو و مامان
9 اسفند 91 0:17
سلام بالاخره تونستیم پستمون را کامل کنیم با 40 تا عکس از درسا کوچولو به روزیم اگه دوست داشتین بهمون سر بزنین... رمز پستمون: Dorijoon
مائده(ني ني بوس)
14 اسفند 91 16:32
پس اين شيطونيت به دايي جونت رفته؟آخه ميگن حلالزاده به داييش ميره راست گفتنا


مامان هدیه
18 اسفند 91 23:18
وای عسیسم چرا اذیتت میکنن ممنونم از اینکه به وبلاگ دخترم سر زدین اگه موافق باشین با هم تبادل لینک کنیم
بهنام
21 اسفند 91 23:22
سلام نفسم.ازت خيلي ممنونم که تولدم خاطرت مونده.
سمانه و بهنام
پاسخ
خواهش میکنم مگه میشه یادم بره عسیسم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به کوچولو می باشد