گره زدن جوراب ووروجک توسط دایی جون
اینجا منو مامان الهام داشتیم باهم حرف میزدیم که یهو دیدیم صدایی از محمدمهدی و دایی بهنام در نمیاد که وقتی نگاه کردیم دیدیم دایی جون جورابهای محمدمهدی رو به همدیگه گره زده اونم اصلا نمیتونست پاهاشو تکون بده که بعد من به طرف دایی و مامان الهام هم به طرف تو اومد که از دست دایی نجاتت بده و گره باز کنه البته کوچولو نگران نباش من از طرف تو دایی رو نیشگون گرفتم که دیگه ازینکارا باهات نکنه .این هم نتیجه ی یک لحظه تنها موندن تو با دایی جون !!!!!!!!!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی